دختر 3 ساله شهید مدافع حرم

صحنه‌ی دردناکی بود...

زجه‌های دختر سه ساله این شهید بزرگوار، ناخودآگاه دلت رو می بره #خرابه_شام
#یا_رقیه_بنت_الحسین_ع
4_خرداد_94 #حرم_حضرت_معصومه_س #شهید_مدافع_حرم #شهید_ساجد_حسین

به نام روضه خواهر... + دانلود لحظه شهادت یک مدافع حرم

با عباس به کربلا آمد ...
حتی خورشید هم جرات نگاه کردن نداشت
لال میشوم ،
رفتنش کار من نیست ...

به نام روضه خواهر :
مگر چه بود گناهت که این چنین زده اند؟
بلند مرتبه شاه مرا زمین زده اند؟
پنجاه سال خواهری ام را چه میکنی؟
احساس مادری ام را چه میکنی؟
میخواستم ببوسمت اما مرا زدن!
ناراحتم کنار تو با پا مرا زدن!
از بس که داغ دیده ام سرم درد میکند
از بس دویده ام کمرم درد میکند
بالا سرت رسیدم و دیدم که وااای واااای!
از زینبیه آمدم و دیدم که وااای واااای!
نیزه از جای جای تو در آمده
حتی لباس های تنت هم در آمده

دریافت (دانلود) لحظه شهادت یک مدافع حرم
حجم: 2.6 مگابایت

این دفعه از کوثر بریدم ...

در درون خودش کلنجاری داشت باخودش، برای کسی اشکار نمیکرد،اما گاهی توی حرفهایش میزد بیرون.هربار که برمیگشت ومینشستیم به حرف زدن
حرفهایش بیشتر بوی رفتن میداد
و اگر توی حرفهایش دقیق میشدی میتوانستی بفهمی که هرروز دارد قدمی را کامل میکند
آن اوایل یک بار که از معرکه برگشته بود وسط حرفهایش خیلی محکم گفت :
جانفشانی اصلا کار اسانی نیست
بعد تعریف کرد که انجا در نقطه ای باید فاصله ای چندمتری را در تیررس تکفیری ها میدوید و توی همین چند متر دخترش امده جلوی چشمش
بعد توضیح داد که تعلقات چقدر مانع شهادت شهید است
تمرین های زیادی رو توی یکی دوسال گذشته برای بریدن رشته تعلقاتش انجام داده بود و همه راهم برید
این بار که میرفت به کسی گفته بود
این دفعه از کوثر بریدم

به نقل از دکتر احمد رضا بیضایی برادر #شهید_محمود_رضا_بیضایی