گیله مرد

مهدی فرازی (س س ع خ)

گیله مرد

مهدی فرازی (س س ع خ)

گیله مرد

حضرت روح الله:
« ما وارث 14 قرن شهادتیم. »
-----------
اینک مائیم...
وارثان صبح در سپیده دم تاریخ
----------
وبلاگ دوم بنده :
kafshdareharam.blog.ir
(بچه محل حضرت معصومه(س) )

آخرین نظرات

۳۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «shia» ثبت شده است

این که پاره‌های تن زینب در کربلا می‌ماند حرفی نیست
حرف این است

برای خودش هم تنی بماند ثواب دارد !


هنوز راه ندارد کسی به عالم تو
نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو

نسیم پنجرهء وحی! صبح زود بهشت
"اذا تنفس ِ" باران هوای شبنم تو

تو در نمازی و چون گوشواره می‌لرزد
شکوه عرش خدا، شانه‌های محکم تو

به رمز و راز سلیمان چگونه پی‌ببرم؟
به راز  عِزّةُ للّه  نقش خاتم تو

تصویر قشنگیست که در عرصه‌ی محشر

ما گرد حسینیم و بهشت است که مات است

در عشق اقتدا به اویس قرن کنیم

این دیده را ز اشک، عقیق یمن کنیم

امسال هم تمام پس‌انداز گریه را

قسمت شده که خرج سیاهی‌زدن کنیم

"حی علی العزای خدا" می‌رسد به گوش

باید لباس مشکی خود را به تن کنیم

از زمین تا آسمان آه است، می‌دانی چرا ؟
یک قیامت گریه در راه است، می‌دانی چرا ؟
بر سر هر نیزه خورشیدی‌ست یک ماه تمام
بر سر هر نیزه یک ماه است، می‌دانی چرا ؟

قسم به پنج ضلع حریم بیت‌الله

مدینه، مکه و مشهد،‌ نجف و کربلا

قسم به کوثر و قرآن و عترت و ثقلین

محمد و علی و فاطمه، حسن و حسین

قسم به ذکر خدا، لا اله الا الله

قسم به رحمه للعالمین رسول‌الله

به کوری دل آنکه نمی تواند دید

بگو که أشهد أن علی ولی الله

عید بر عاشقان مبارک

رقیـه هم دوسـت داشت

مثل اصغر،

در بغل بابا آرام بگیرد؛

همیــــــــن!


درگاه  طلوع آخر

از جامعه کبیره‌ات فهمیدم!

که هرچه بگویم من "لا أبلغ من المدح کنهکم"...


برگرفته از " طلوع آخر "

توبه کردیم که دیگر غم دنیا نخوریم

تا حسین هست غم روزی فردا نخوریم


توبه کردیم که تا سایه هیأت باقیست

لحظه ای حسرت آن جنت اعلا نخوریم


ما حیات دلمان بسته به اشک است و حسین

نان هر سفره بجز سفره زهرا نخوریم


گرچه فردا همه از حشمت تو حیرانند

ما قیامت ز کرامات شما جا نخوریم

مهرت ز ازل به بند بندم کردند

تا خوب به تو علاقه‌مندم کردند


من کودک نو پای زمین‌خور بودم

با جمله‌ی "یا علی" بلندم کردند


« یا مرتضی علی ادرکنی »

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علی(علیه السلام)

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر

چون شیشه‌ی عطری که سرش گم شده باشد

حسین جان !

از "همه" دست کشیدم که تو باشی "همه" ام

با تو بودن ز "همه" دست کشیدن دارد

نامت هنوز هم هیجان می‌دهد مرا

این پرچم شماست تکان می‌دهد مرا

در ازدحام روز قیامت، دلم خوش است

انگشت مادر تو، نشان می‌دهد مرا

نفس باد صبا مشک فشان هم بشود

باز عطر حرمت، رونق عطاری‌هاست ...


***

ابر و باد و مه و خورشید و فلک یک شعر است

هر نسیم حرم کرب و بلا را عشق است ...


ارباب صدای قدمت می‌آید

هنگامه‌ی اوج ماتمت می‌آید

جانم به فدای جان معصومت باد

چهل روز دگر محرمت می‌آید