بگو چه شد که من اینقدر دوستت دارم؟

خوشا به حال خیالی که در حرم مانده
و هر چه خاطره دارد از آن محل دارد

به یاد چایی شیرین کربلایی‌ها
لبم حلاوت “احلی من العسل” دارد

هوای روضه ندارم ...

هنوز راه ندارد کسی به عالم تو
نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو

نسیم پنجرهء وحی! صبح زود بهشت
"اذا تنفس ِ" باران هوای شبنم تو

تو در نمازی و چون گوشواره می‌لرزد
شکوه عرش خدا، شانه‌های محکم تو

به رمز و راز سلیمان چگونه پی‌ببرم؟
به راز  عِزّةُ للّه  نقش خاتم تو

بی تکیه گاه ...

دارند گوشه‌کنار شهر تکیه می‌زنند

من در غم بی‌ تکیه‌گاهی زینبم ...

باز هم چشم به راهم ...

باز هم چشم به راهم که محرم برسد

بوی اسپند عزایش به مشامم برسد

کاش امسال محرم به دعای زهرا (س)

خبر آمدن منجی عالم برسد

آسمان تاب نیاورد ...

آسمان تاب نیاورد مُحرم برسد

اولین مستمع و گریه کنش، باران است

حی علی العزای خدا ...

در عشق اقتدا به اویس قرن کنیم

این دیده را ز اشک، عقیق یمن کنیم

امسال هم تمام پس‌انداز گریه را

قسمت شده که خرج سیاهی‌زدن کنیم

"حی علی العزای خدا" می‌رسد به گوش

باید لباس مشکی خود را به تن کنیم

مهربان باش ای أجل ...

اشک و شور و روضه‌ها شیرین‌تر از شهد عسل

سرشکستن از غمت در نزد ما خیرالعمل

مطمئنا تا محرم چند روزی بیش نیست

خواهشا این چند روزه مهربان باش ای أجل

کجایی رفیق من ؟

پیراهن سیاه، کجایی رفیق من ؟

اندوه و اشک و آه، کجایی رفیق من ؟

بوی محرم ست فضا را گرفته است

ای بی نظیر ماه، کجایی رفیق من ؟

ده ماه حسرت تو شده غصه دلم

فصل عزای شاه، کجایی رفیق من ؟

می‌دانی چرا ؟

از زمین تا آسمان آه است، می‌دانی چرا ؟
یک قیامت گریه در راه است، می‌دانی چرا ؟
بر سر هر نیزه خورشیدی‌ست یک ماه تمام
بر سر هر نیزه یک ماه است، می‌دانی چرا ؟

سر بسته گویمت ...

مکه، غدیر، عشق به حیدر،‌ مباهله ...

کم کم صدای زنگ غم انگیز قافله ...

سر بسته گویمت، تو فقط روضه گوش کن ...

ناموس اهلبیت کجا و شمر و حرمله ...

مرا به فصل جوانی ...

زمان پیری ما وقت مکه رفتن ماست

برای رفع گنه که به دامنم باشد

مرا به فصل جوانی ببر به کرب و بلا

که قدرت و نفس "سر شکستنم" باشد ...             "ارباب"

باید شوم غدیری ...

زائر همیشه بعد نجف کربلا رود

یعنی غدیر، اذن دخول محرم است

باید شویم غدیری، قبل از محرمی شدن

ذکر علی(ع)، ضامن اشک محرم است

عشق است ...

نفس باد صبا مشک فشان هم بشود

باز عطر حرمت، رونق عطاری‌هاست ...

***

ابر و باد و مه و خورشید و فلک یک شعر است

هر نسیم حرم کرب و بلا را عشق است ...

من رزق محرم از رضا می‌خواهم ...

من رزق محرم از رضا می‌خواهم

از دست تو ایوان طلا می‌خواهم

ایام زیارت مخصوصه‌ی توست

یک بار دگر کرب و بلا می‌خواهم

 

 میثم مطیعی - دست من خالی، لطف تو بی حد (مولودی)

دریافت

 

چله گناه نکردن بگیریم ...

حضرت آیت‌الله‌العظمی بهجت فومنی (ره):

"چهل روز مانده به محرم، چله گناه نکردن بگیرید

تا سوز دل و اشک چشمتان برای سیدالشهدا(ع) فراوان گردد."